وقتی که عشق هر کی هر کی شد






سالیانی است که زلیخا عاشق دیوانه وار یوسف است . روزگار درازیست که مجنون ، مجنون گشته و در عشق لیلی می سوزد . سالهاست که فرهاد از عشق شیرین بر کوه و سنگ می کوبد . بر سر لیلی و مجنون ما چه آمد ؟ عشق شیرین و فرهاد چه شد ؟ ویس و رامین به کجا رفتند ؟ امروزه روز چه شده ؟ بر سر عشق ما چه آمده مدرنیزه شده ! غرب گرا گشته ؟! دیگر از یک عشقی ها خبری نیست . دیگه یک نفر مال یک نفر نیست . هر چه که هست همه مال همند یا می خواهند اینگونه باشند . حریم ها شکسته شده همه به خود اجازه می دهند وارد حریم خصوصی دیگری شده ، مردش را ، زنش را ، دختر و یا پسرش را به یغما برند . همه اینها درست . خدا و پیغمبرش هم به کنار . ولی آقا ، خانم و یا منی که در تب تنوع طلبی می سوزیم و می خواهیم از هر گلی بویی بکشیم ، مسلماً غارتگرانی نیز هستند که سوی گلخانه ما خواهند آمد . کسانی نیز هستند که حریم خصوصی مان را بشکنند . هجوم همه جانبه شده اگر قبلاً مردش در امان نبود این زمان زنان مورد هجوم بادهای وحشی قرار گرفته اند دلایلش هم بسیار محکمه پسند است !!!!ولی وقتی همه مان اعتماد و اطمینان را از دست دادیم چه عایدمان خواهد شد . اولین ضررش به خودمان است وقتی قناعت رفت . وقتی چشم طمع انسان لبریز شد ، از هر چه که داریم راضی نیستیم هر چه که تنوع می کنیم ، باز هم ارضا نمی شویم . خماری هستیم که روز به روز خمارتر می شویم ، معتادی که قیافه تابلو ندارد . برای همین است که امروز همه ، همه چیز داریم ولی راضی نیستم . این همه چیز شادمان نمی کند و اگر شادی در پی باشد تنها لحظه ایست و آنی و ما چه خوب به آنی دلخوشیم . و در نهایت دیوار فرو ریخته اعتمادست که دیگر عشق کسی را در باور نخواهیم گنجاند . همواره هراسانیم تا مبادا کس یا نا کسی عشقمون را به یغما برد . غریبه و آشنا ندارد ، دور و نزدیک ندارد . و این انتهای بد بختی است که ببینی عشقت در کوچه و خیابان و یا در نتی افتاده زبون و بی کس ، خار و ذلیل در دست دیگری . و آن وقت است که تمامی کلامهای عاشقانه ای که گفتی و شنیدی ، محبت های که خرج کردی ، اشکهایی که ریختی ، شبهایی که با شوقش به صبح رساندی ، دیگر معنا ندارد . عشقت در سونامی به تلی خاکستر بدل شده . و اینک تو پوینده پوچی ها هستی و نو قدمی که قدمت را به آشفتگی ها تبریک می گویم .

 

 

باران بهاری بودم با شوق فردا در صدف چکیدم ، حال که نقش مروارید گرفتم مرا بروی خاک انداختند .

 

                                        زیباکده

                             من از مشکلاتم مهمترم

 

                       تقدیم به برو بچه های خوب امیدیه

درمان آفتاب سوختگی

یک عدد گاز استریل یا حوله دستی کوچک را درون شیر کامل خیس کنید و سپس روی ناحیه ی اسیب دیده قرار دهید .

و یا محتویات درون یک عدد کپسول ویتامین A ، ویتامین E ، و روغن دانه ی کتان را با هم مخلوط کنید و به آرامی روی پوست سوخته بمالید .

و یا یک پیمانه بلغور جو را درون یک عدد جوراب کهنه بریزید و آن را از دوش آویزان کنید به طوری که آب از روی آن جریان یابد . از این حمام لذت ببرید.

امید است در هوای 41 درجه و رطوبت 120 درجه امیدیه مفید واقعه شود

 

 

 

                                            میکده

 

عشق تا بیکران ها جاری است ، عشق را می بینم

تو همانی که می توانی باشی ، جاری شو و باش آنچه باید باشی .

بر این باورم که زندگی کامل است ،

بیا و در زندگی با من همراه شو .

                                               جان دنور

نظرات 23 + ارسال نظر
اکبر یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:38 ق.ظ http://akdi.blogsky.com

سلام
من اول شدم ...........
خیلی دلم میخواد بگم آره کاش منم یه تنوع طلب بودم با زمین و زمان می جنگم که بگم فقط به یکی عاشقم نمیتونم اینقدر کثیف و رذل و پست باشم که بخوام به دیگری فکر کنم به قول دوست نازنینم حسین زمان « همه عاشق میشن اما همه عاشق نمیمونن/ چرا تا آخر این کهنه غزل رو نمیخونن» کاملیا جان حق با توست دیگه عاشقی هر کی به هر کی شده و این حس تنوع طلبی که برگرفته از نظام سرمایه داری حاکم بر جوامع هست بر محیط اطراف ما هم تاثیر بدی گذاشته یه زمونی بابابزرگم میگفت جوون هم جوونهای قدیم اما حالا من میگم عشق هم عشقهای قدیم خیلی دوست دارم از این محیط خسته دل بگم برم به زادگاهم همون جایی که هوای پاک روستایی تو خونم جاری بشه از این همه پر دود و دم بیزارم از بس که همه گرگ بیابونی شدن و دارن همدیگه رو تیکه پاره می کنن و کسی هم رحم نمیکنه خیلی دلم گرفته اما من عاشق میمونم حتی اگه به قیمت یه عمر تنهایی باشه عشق یعنی همین یعنی زجر و عذاب و تنهایی و تو هجران سوختن و ساختن و چه لذتی بالاتر از اینکه سر در ره جانان بدی و چه حالی داره دوست داشتن و عاشق ماندن در انزجار و تنفن عشقهای یک روزه امروز که به قول شاهکار بینش پژوه صبح عاشق میشه شب فارغ میشه .
ببخش که اینقدر طولانی نوشتم.

سلام اکبر آقا
امیدوارم همیشه و همه جا اول باشید .
اینها مشکلات شهرهای بزرگ است که امواج آن به سایر شهرها نیز رسیده و خواهد رسید.
بهتان حتما سر خواهم زد

مجید یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:47 ب.ظ http://www.bekaran.blogfa.com

سلام
از اینکه مارو قابل دونستین ممنون
راستی منم دوم شدم
خوشحال میشیم اگه به ما لینک بدی
منتظر شما هستیم
باز هم به ما سر بزنید

سلام آقا مجید
دوم شدنتان را تبریک می گویم ولی امیدوارم در مراحل سخت زندگی همیشه اول باشید
فعلا لینک ندارم اگر در آینده چنین کاری کردم بر دیده منت
حتما به شما سر خواهم زد

[ بدون نام ] یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:10 ب.ظ

سلام من اهل شعر نیستم

دوست عزیز سلام
همین که به ما سر زدی کلی شرمنده شدیم
پاینده باشی

لیمویی یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:43 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

متاسفانه بعضی ها تنوع طلبی رو با هوس بازی اشتباه میگیرن....ما میتونیم هر گلی رو بو کنیم و از بوی خوبش لذت ببریم...اما اگه بعد از بوییدن ازش یه گلبرگم بکنیم بعد از یه مدت چی ازاون گل باقی میمونه به جز یه شاخه خشک؟

لیمویی جان سلام
با نظر ارزشمندت مرا شاد کردی
پاینده باشی و در راهی که قدم گذاشتی پوینده

وحید یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:13 ب.ظ http://tanha1.blogsky.com

با سلام وبلاگ قشنگی بود َچیزهای جالبی نوشتی از نوع نوشتنت معلوم است که دختر خانوم هستی شعر ها و جمله های زیبایی در وبلاگ نوشتی َ موفق باشی دوست من

وحید جان سلام
ممنون از نظری که دادی
من خانم هستم نه دختر خانم
موفق باشی

مسعود یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:01 ب.ظ http://manvabarvabach.persianblog.com

سلام کامیلای عزیز مرسی که اومدی پیش من
نوشته ات درست هم اسم ا لبوم جدید خشایار اعتمادیه
درست میگی الته تا حدی
قربان شما مسعود

آقا مسعود سلام
ممنون که به من سر زدی
راستشو بخواهی من از خشایار کپ زدم این آهنگش محشره البته ربطی به مطلب من نداشت ولی آقای اعتمادی بسیار عالی می خواند

فریبا یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:35 ب.ظ http://fariba1348.blogfa.com

سلام
سلام
من سراینده کتاب شبانه هستم که اولین مجموعه اشعار منه
http://www.geocities.com/shahinma50/shabaneh.htm
ممنون که به من سرزدی
موفق باشی
اگه بگم تاحالا وبلاگ به این قشنگی ندیدم حرفمو باور می کنی؟ هم اسمش خیلی قشنگه هم مطالبش هم قالبش من شمارو به پیوندام اضافه می کنم البته با اجازه
خیلی خوشحالم کردی من هرروزآپ می کنم توهم هر وقت آپ کردی خبرم کن

فریبا جان سلام
خیلی خوشحالم که با یک شاعر موفق دوست می باشم
حتما مجوعه اشعارت را با چشم دل خواهم خواند
از لطف و اظهار نظرتان بی نهایت ممنونم و این لطف شماست
عزیزم راستی آپ کردم

امیر یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:28 ب.ظ

امیر خان سلام
ممنون که به من سر زدی

مجید یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:10 ب.ظ http://www.bekaran.blogfa.com

سلام ممنون از اینکه به ما سر زدی

زینب یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:13 ب.ظ http://mehrezendegi.persianblog.com

salam dooste aziz/ mamnoon az hozoore garmet/ weblage zibai darid behetoon tabrik migam/ bazam sar bezanid/mersi/bye

زینب جان سلام
ممنون از اظهار نظرتان
حتما بهتان سر خواهم زد

[ بدون نام ] دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:49 ق.ظ http://joodi.parsiblog.com

سلام دوست من. ممنونم که به من سر زدی. وبلاگ قشنگی داری با مطالب بسیار خوب و زیبا و من واقعا از مطالبش لذت بردم. بازم ممنون و به خدای مهربون میسپرمت.

جودی جان سلام
ممنون از اظهار لطفتان
موفق باشید

مرتضی دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:51 ق.ظ http://crazypc.blogsky.com

سلام من آهنگ کامران و هومن رو یکشنبه هفته پیش گذاشتم راستی شما چرا تو نوشته های جدیدت بخش نظرات فعال نیست اگه کامرا ن و هومنو می خوای باید بری آرشیو من اخرین پستی که رفته تو آرشیو همونه بازم سر بزن من هر روز آپدیت می کنم

آقا مرتضی سلام
حتما برای دانلود آن آهنگ سراغ وبلاگتان خواهم رفت
ممنون که بهم سر زدید

مریم دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ب.ظ http://www.goldenpalace.blogfa.com

سلام
وب قشنگ و دل نشینی داری
به من هم سر بزن

مریم جان سلام
ممنون از اظهار لطفتان
حتما بهتان سر خواهم زد

شیما دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.shima3.blogsky.com

کاش هیچکس تنها نبود

کاش دیدنت رویا نبود

گفته بودی می مانم ولی

رفتی و گفتی که اینجا جا نبود

من دعا کردم برای بازگشت

دستهای تو ولی بالا نبود

یک نفر آمد صدایم کرد و رفت

با صدایش آشنایم کرد و رفت

پشت پرچین شقایق که رسید

ناگهان تنها رهایم کرد و رفت

ممنون از اینکه به من سر زدی بازم منتظرت هستم
راستییه سر به www.shima3.blogsky.com
www.shima۱.blogsky.com
www.shima۴.blogsky.com
بزن.وبلاگت زیبا بود

شیما جان سلام
کلامت بی نظیر است و دلنشین
به وبلاگهایت سر خواهم زد

اکبر سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:29 ق.ظ http://akdi.blogsky.com

سلام
به روز هستم

مسعود چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:42 ق.ظ http://negah.parsiblog.com

سلام
از این که نظر نداشتید متشکرم همین خوبه که سر زدید ولی نمی شناختمتون جالب بود زیارت نوشته حضرت عالی

مسعود خان سلام
در قسمت کامنت شما آمده بود اگر نظری دارید ...به خاطر همین چون اظهار نظر بنده در قیاس با متن زیبایتان رخ نمی نمد بنده از اظهار نظر خود داری کردم
سپاس گزارم که آمدید
نت جای شناختن نیست جای رهگذرانی است که می آیند و می روند

لواشک چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:50 ب.ظ http://ovo.blogsky.com

سلام ... رهزن دهر نخته است مشو ایمن ازو .. گر نبردست به امورز به فردا ببرد ... .

چون شمع نکو رویی در رهگذر باد است ..دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی

سلام ..
سلامی از سر دلتنگی ...
نمی دونم چرا بدجور خسته ام و سردرگم ..چند تا نت سر زدم ولی نظر نمی دم و اینجا فرق میکنه انگار یه جایی آشناست که منم به خلوت تنهایی خودم فکر میکنم ...
می دونی گاهی واقعا نمی دونمی دنیال چی هستیم و و گاهی هم که می دونمی نمی دونیم کجا و چطورپیداش کنیم ..
باید یه خورده از بیرون به خودمون نگاه کنیم و ببینیم کی هستیم و چی میخواییم و چطوری پیداش کنیم ..
..
تو برو سفر سلامت ...غم من مخور .....

لواشک جان سلام
شعرت بسیار زیبا بود و جای بسی تامل داشت
دلت چرا گرفته نمی دانم . خستگی و سر درگمی ات دلم را به درد آورد .
راستی یه وقتایی آدم راهش گم می کنه و سر در گم می شه آن وقت باید چیکار کنه ؟؟؟؟؟

صبا چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:29 ب.ظ http://kouli.blogsky.com

ببار بر من خسته ز تنهایی...

صبا جونم سلام
شیرازی بودن تو را از کجا فهمیدم ؟؟؟ دخترهای شیطون خوب همیشه تو چشمند از جمله چشم من که پنهان نموندی در هر جا دنبالت بودم تا فهمیدم
چند بار بهت سر زدم ولی نمی شد کامنت بگذاری
به امید روزی که از تنهایی ننویسی

فریبا پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:14 ق.ظ http://fariba1348.blogfa.com

سلام
دیگه به من سر نمی زنی؟


فریبا جونم سلام
ببخشید عزیزم چند بار سعی کردم بیایم ولی این اینترنت با ما بازیها دارد هی خودشو لوس می کنه و باز نمی شه ولی خوب من آرام نمی شینم آنقدر سعی می کنم تا به پای سخنان زیبایت بنشینم

جهانگیر شنبه 18 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:16 ب.ظ http://jahanbin.blogsky.com

سلام دوست عزیز
واقعا حق با توست.به قولی :اونا که اهل دل بودن .... دلو گذاشتن زیر پا... بی سر وسکه مونده دل ...شکسته بازار وفا...
شاد و عاشق باشی.

جهانگیر خان سلام
ممنون از اظهار لطفتت
همین امروز آمدم سر وقت ویلاگت ولی باز نشد
راستی برای شما هم همینطور است خیلی وبلاگها باز نمی شه یا قسمت کامنت اینجوریه البته فکر می کنم پسرها در رمز شکنی و باز کردن درهای بسته موفق ترند
تراخدا به منهم یاد بده حسابی کفریم کرده

توماج دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:56 ق.ظ http://www.toomaj.co.sr

سلام کاملیا ی عزیز ... خسته نباشی وبلاگت خیلی جالبه و قالبش هم دلنشین ... ذخیره کردمش تا سر فرصت کامل بخونمش .... به منم سر بزنین اگه قابل دونستین ... منتظرم و موفق باشبن ... بای بای

توماج جان سلام
ممنون از اینکه بهم سر زدی و اظهار لطفی که کردی
متاسفانه وبلاگت باز نشد باز هم سعی خواهم کرد تا موفقم شوم
پاینده باشی

حسام شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:55 ق.ظ http://www.pantheon.blogfa.com

نگاه کن این دریای مظطرب خونسرد را...

سمیرا سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:31 ب.ظ

نمی دونم شاید تقیر خود احمقم بود که باهاش این قد زود خودمونی شدم اما حالا میفهمم که ارزششو نداشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد