خاطرات یک گل






گلی بودم آزاد در دشت شقایقها . با تبسمی شاد و دلی آزاد . صبحدم وقتی شه سیارگان از شرق خرامان خرامان به سویم می آمد نظاره گرش بودم و شبها هنگامی که جمال جهان آرا نقاب سیاه بر چهره می زد با دعوت نوازش نسیم به خوابی آرام فرو می رفتم و آن گاه شقایقهای قرمز بالای سرم چتری از می ساختند و روزها گلبانگ هزار دستان بر شاخسار سرو وجودم را سرشار از شوق و هیجان می ساخت ، و رازهای باد صبا در گوشم طنین می افکند و ساعتها پای صحبت های رود می نشستم تا از دنیای دگر بگوید و او می گفت : از تنهایش که در دشتها ی سر سبز سرگردان بود . از آرزویش که رسیدن به دریا بود و روزها و شبهایش که چگونه با یاد دریا سپری می گشت ، و هلهله قطرات آب که به موقع دیدن دریا به گوش فلک می رسید و آن روز زیباترین روزها بود . روز رسیدن به وصال ، روز قرار گرفتن در آغوش یار و آن روز عروس آسمان نورش را هر چه بیشتر بر آغوش گرم قطرات آب می افکند و اینک این ره گم کرده باز می گوید که چطور جدایش کردند .

زندگی زیبا بود ، زیبا و این زیبائی به هنگام بازگشت پرندگان دو چندان می گشت و آن وقت وقت بود که احساس می کردم دیگر ریشه ام در خاک آرام نمی گیرد و می خواهد همچون دسته ای از پرندگان سپید در فضا پرواز کند و مانند آنها آزاد وار در آسمان چرخ بخورد و آواز شادی سر بدهد بعد احساس کردم که دیگر نیستم پاره شوقی و دیگر هیچ . تنها یک حرکت یک جهش و آن گاه بر روی زمین افتادم . احساس دردی غم انگیز سرتاسر وجودم را فراگرفت . دیگر آواز و چرخش پرندگان را نمی دیدم . دیگر نوازش نسیم دل انگیز را احساس نمی کردم . دیگر صدای هلهله قطرات آب را نمی شنیدم . تنها یک حرکت ، یک جهش و دیگر هیچ .

آری برای رسیدن به هدف از پای تا سر باید سوختن آغاز کرد همچون گل زیبا روی اسیر در خاک وجود .

 

گلبرگ لاله بودم با محبت ریشه گرفتم حال که به سوی خورشید قد کشیدم باد وحشی پرپرم کرد .

 

                                         زیباکده

                             من از مشکلاتم مهمترم

برای بستن منافذ باز صورت هر بار پس از استحمام با یک تکه یخ صورت را به مدت 10 کمپرس نمائید .

 

 

                                     میکده

زندگی آن قدرها جدی نیست بیائید شوخی را جدی بگیریم . "

آن یکی در کنج زندان مست و شاد

وان یکی در باغ ، ترش و بی مراد

                                          مولوی"

نظرات 23 + ارسال نظر
اکبر دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:48 ب.ظ http://akdi.blogsky.com

سلام
بازم من اول شدم
بچه ها شوخی شوخی سنگ می اندازن و قورباغه ها جدی جدی می میرن.
خیلی به زندگی امیدواری ولی زیاد هم این دنیا قابل اعتماد نیست . حالشو دیگه ندارم

سلام اکبر آقای اول
امیدوارم منهم اولین کسی باشم که سی دی آلبومت و بلیط کنسرتت به دستم می رسد
برای اینکه به این آرزو برسم قدری تعجیل کن برادر

جهانگیر سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:55 ق.ظ http://jahanbin.blogsky.com

سلام
بازم مثل همیشه کامیلا برنده می شه.آفرین.متنت جالب بود.سخن مولوی هم عالی بود.
شاد باشی.

سلام آقا جهانگیر
چند دفعه به وبلاگت آمدم ولی موقعه کامنت گذاشتن با مشکل مواجه می شه و من شرمنده
از اظهار لطفتان بی نهایت سپاسگزارم
در پناه حق

کیارش سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:51 ب.ظ

salam kameliaaye aziz, omidvaram harja ke hasty khoobo khosho salamat bashy, neveshtehaat mesle hamishe binazire, boooos,bye , kiyarash

[ بدون نام ] سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:59 ب.ظ http://bandariha.blogsky.com

سلام امیدوارم که حالت خوب باشه از راهنمایی های پزشکی شما ممنون ولی بگو ببینم امیدیه کجاست ؟ اینجا انقدرا هم گرم نیست برای ما

حسام سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:04 ب.ظ http://www.pantheon.blogfa.com

اینان دل به دریا افکنان اند...

روسپی سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:48 ب.ظ http://roospi.blogfa.com

همه چیز هر روز مثل هم نیست!
ما بی مناسبت زنده ایم!
پس بی مناسبت می نویسیم!!

جهانگیر چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:45 ق.ظ http://jahanbin.blogsky.com

سلام.
مرسی کامیلا.چشم تا آخرش هستم.
شاد و عاشق باشی.

ره عشق چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:19 ق.ظ http://romina.blogfa.com

زندگی شوخی است شوخی را ببین . این چه شوخی است ما بیچاره ایم..
سلام
ایول مولوی بابا حال کردم با مولوی
موفق باشی
یاعلی
شاعردریا..............

مریم چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:54 ق.ظ http://www.goldenpalace.blogfa.com

سلام
کاملیا جون
ایشالا همیشه گل باشی.....اما زود پرپر نشی

مجتبی چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:49 ب.ظ http://hamrazeeshgh.blogsky.com

سلام خانوم کاملیا
وب خیلی خوبی داری مخصوصا از گلهای داخل سایت عالی هست
موفق و پیروز باشی ادامه بده
به من هم سر بزن

محمد چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:50 ب.ظ http://www.nonva.blogfa.com/

ســـــــلام . خوبی .(امیدوارم خوب و خوش باشید و غمی در دل نداشته باشید ) خـوش بـه حـال تـکـه سـنگ که نـدارد دل تـنـگ . سری بزن تا که دلم تازه شاد کنی ممنون .

آزادی پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:44 ق.ظ http://www.jomhoor.blogsky.com

سلام.از وبت خوشم اومد جالبه.یه سر هم به من بزن.به امید دیدار.

حسام پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:58 ق.ظ http://www.pantheon.blogfa.com

سخن از تنهایی تنهامان در ظلمت نیست...

جودی جمعه 24 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:35 ق.ظ http://joodi.parsiblog.com

سلام دوست من
خیلی زیبا بود. لذت بردم و ممنون.

صبا جمعه 24 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:41 ب.ظ http://kouli.blogsky.com

جاده یکدست نشیب است بیا برگردیم...!!!

دلتنگت شدم کاملیای نازنینم.

سیاورشن شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:27 ق.ظ http://siavarshan.blogsky.com/

سلام ...زیبا بود ....

لواشک یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:35 ق.ظ http://ovo.blogsky.com

سلام
حال شما
شرمند۹ه که خبری نیست
یه سری کار رو شروع کردم هفته گذشته هیچ شبی بیش از سه ۴ ساعت نخوابیدم الان هم از دانشگاه دارم سر میزنم ...
حق یارتون ...

زینب یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:34 ب.ظ http://mehrezendegi.persianblog.com

salam dooste aziz/man up hastam kheyli khosh hal misham ke sar bezani/mersi/bye

فریبا دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:34 ب.ظ http://fariba1348.blogfa.com

سلام
من هر روز آپ می کنم بهم سر نمی زنی؟

فریبا سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:05 ق.ظ http://fariba1348.blogfa.com

سلام
حسرتو خوندم اما نمی دونم چرا نظر دهیش باز نشد راستش این حسرت خیلی گرون تموم شده به قیمت زیادی که هیچوقت نمیشه جبرانش کرد خدا کنه هیچوقت هیچکس از این قبیل حسرتا تو زندگیش نباشه چون من معتقدم که میشده جلوی این اتفاقو گرفت اما.... در مجموع خیلی پند آموز بود...

شیما پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:49 ب.ظ http://WWW.SHIMA3.BLOGSKY.COM

KHILI MAMNON AZ IN KE BE VBLAGAM SAR ZADI KHILI KHOSHHALAM KARIN DOSTAR SHOMA SHIMA SALAM

هندونه دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:13 ق.ظ http://behzad1375.blogsky.com

منم هندونه مامان وبلاگت خوبه

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:27 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد